ایرانگردی
رضا میرکریمی کارگردان فیلم سینمایی «یه حبه قند» در برنامه «کافه فیلم» که از شبکه آیفیلم پخش شد، از چگونگی ساخت این فیلم گفت.
به گزارش آیفیلم، این کارگردان گنج فیلم «یه حبه قند» را مفهوم عمیقی از «آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد» توصیف کرد که علیرغم عدم صراحت و مستقیم گویی، در لایه هایی از فیلم تعبیه شده و اصالت ایران، ایرانی بودن و بنیان استوار خانواده ایرانی را به نمایش می گذارد.
رضا میرکریمی در برنامه کافه فیلم پس از نمایش فیلم سینمایی «یه حبه قند»، به هدف و دغدغهاش از ساخت این فیلم سینمایی اشاره کرد و گفت: این فیلم یک نیاز واقعی مربوط به دوره تاریخی خودش است که از التهابات موجود در جامعه و فضای عجولانه برای قضاوت در مورد آینده و تصمیمگیری سریع و حرکت به یک سو می گوید؛ مضمونی که بر بستر قصهای است از تصمیم درباره ازدواج برای آیندهای که خیلی روی آن تأمل نشده است.
وی با بیان اینکه فیلم داعیه آن را دارد که در مورد یک جامعه ایرانی حرف بزند، افزود: شتابزدگی در فرهنگ ایرانی راه ندارد و به عبارتی نباید شتابزده تصمیم گرفت و این فیلم دعوت به تأمل میکند.
میرکریمی از زمینه های ساخت «یه حبه قند» نیز گفت: خیلی دوست داشتم خاطرات کودکی خودم را با توجه به فضای شتابزده امروز در فرمی شبیه به تاروپود فرش با شخصیتهای متعدد که هم جمع و هم خلوت داشته باشند، ایجاد کنم.
کارگردان «یه حبه قند» درباره قصه فیلم توضیح داد: برای دوستان همکار تصویر نهایی فیلم، تصویر مبهم و غیرشفافی بود و برایشان سؤال بود که کار ما چیست و صادقانه بگویم برای خودم نیز تا یک جایی دقیق نبود و نطفه دراماتیک کار روشن نبود. برخی میگفتند قصه فیلم کجاست و این بخشهای فرعی، قرار است چه شود و این همه تصویر ببینیم که چی؛ ولی در اجرا به مرور این تکههای پازل کنار هم قرار گرفت و قصه شکل گرفت.
میرکریمی «یه حبه قند» را فیلمی با اتمسفر ایرانی توصیف کرد و گفت: برای این منظور حتی در اجزا اغراق کردم؛ یعنی روی لباس خانمها یا نقش و نگار پردهها، تا بتوانم شکل یک خانواده ایرانی را منتقل کنم و البته خانواده برایم یک مفهوم و یک کل منسجم بود.
وی با اشاره به اینکه اگر در تم فیلم توجه به حق انتخاب، به خصوص برای نسل جوان یک اصل باشد، تصریح کرد: دعوتِ به رسمیت شناختن حق انتخاب افراد کاری است که فیلم میخواهد انجام دهد. فکر کنید در فضای یک سوم اول فیلم، یک سرخوشی پر از غفلت وجود دارد که همه چیز به سوی پایانی ناپیدا میرود؛ ولی «یه حبه قند» یک خودباوری ایجاد میکند و فضا را عوض میکند و آرام آرام تصور «مرغ همسایه غاز است» را مورد سؤال قرار میدهد. در پایان فیلم جایی است که همه آنهایی که فکر میکردند خوشبختی «پسند» (نگار جواهریان) در ازدواج کردن اوست، میپذیرند که او باید بالای سفره بنشیند و خودش تصمیم بگیرد. پررنگ بودن این تکه به خاطر این است که تم قصه همین است و باید بر رأس بنشیند. او در یک ایثار پنهان به نفع خانواده کنار کشیده بود؛ ولی حالا صاحب حق شده و وقتی از او سؤال میشود، میگوید تا چهلم دایی صبر میکنیم و بعد تصمیم میگیریم. این یعنی دعوت به تأمل، که مدنظر من بود.
کارگردان فیلم «دختر» ضمن اشاره به مراحل ساخت «یه حبه قند» گفت: برای ساخت فیلم ۲ راه داشتم؛ یکی اینکه همه را به یزد ببرم و دیگری اینکه در تهران دکور بزنیم، که دومی را ترجیح دادم. همزمان که دکور میزدیم بازیگران مشغول تمرین لهجه یزدی بودند و کمکم داشت آن خانواده شکل میگرفت و حتی کودکان پذیرفته بودند که آنها پدر و مادرهای خودشان هستند.
وی ادامه داد: کار دیگری که در نوع خود جسورانه به شمار میرفت، این بود که هر پلانی که ضبط میکردم به گروه نشان میدادم. اگر این حرف را به فیلمسازها بگویی، میگویند نباید این کار را بکنی؛ ولی من با این کار آنها را در حظ بصری شریک کردم و توانشان را چند برابر کردم. کار دیگر این بود که گروه را خسته نکردم، بلکه برای هر بازیگر یک بدل از هنرجویان آموزشگاههای بازیگری آوردم و در حالی که هنوز دکور آماده نبود، آنها را به بازی گرفتم و حتی لباس نقشها را هم به تن کردند و از آنها خواستم تا کارهای فرضی انجام دهند و در این حرکات از آنان فیلمبرداری کردم. بیشتر صحنههای فیلم به این روش ساخته شد و میزانسن و دکوپاژ را به دست میآوردم. بازیگر را در این صحنهها خسته نمیکردم و تنها در صحنه اصلی بازیگر میآمد و حسش را به صحنه میداد.
میرکریمی زنان «یه حبه قند» را خاطرات کودکیاش از یک عروسی فامیلی در شهری کوچک دانست و گفت: در آن عروسی خالهها و بستگان که هفت شبانهروز درگیر این آیین بودند، بیشتر گپوگفتشان در آشپزخانه بود؛ جایی که هم کار میکردند و هم شادی.
سازنده این فیلم سینمایی در پایان گفت: گنج مدفون در کنج حیاط، با خط اصلی داستان ارتباط دارد که «آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد.»؛ یعنی اینکه خوشبختی را در جای دیگر جستجو میکرد و بعد از اتفاق یه حبه قند، آنها را به خودباوری میرساند و حالا این گنج که قبلاً نجاتبخش تلقی میشده، میتواند به یک ریشه تبدیل شود ...
گفت و گوی امید روحانی با رضا میرکریمی کارگردان ایرانی، در برنامه «کافه فیلم» شبکه آی فیلم در پنجشنبه شب گذشته و پس از نمایش اثر به یاد ماندنی وی «یه حبه قند» صورت گرفت. میرکریمی در جریان این گپ صمیمی از روند تولید فیلم، مضمون و داستان آن گفت.
ص.گ